Glossary entry (derived from question below)
English term or phrase:
The government has also made efforts to educate the farmers and make them tech-savvy to ensure farmer welfare.
Persian (Farsi) translation:
دولت همچنین تلاش کرده است جهت تأمین رفاه کشاورزان، آنها را آموزش دهد و با دانش در حوزه تکنولوژی آشنا کند.
English term
make them tech-savvy to ensure farmer welfare
Sep 19, 2023 09:30: Fereshteh Izadi changed "Edited KOG entry" from "<a href="/profile/3367334">Fereshteh Izadi's</a> old entry - "The government has also made efforts to educate the farmers and make them tech-savvy to ensure farmer welfare. "" to ""دولت همچنین تلاش کرده است جهت تأمین رفاه کشاورزان، آنها را آموزش دهد و با فناوریهای جدید بهویژه کامیپوتر آشنا کند""
Proposed translations
آشنا با فناوری
رابطهٔ آنها را با فناوری خوب کند تا از رفاه کشاورزان اطمینان حاصل کند
را احتمالاً بشود «فناوریدوست» ترجمه کرد، اما اینجا، با توجه به بافت متن ترجیح دادم با کمی جرح و تعدیل، به شکلی ترجمهاش کنم که برای متنی با این فضا در فارسی مناسب باشد. از «رابطهٔ آنها را با فناوری خوب کند» استفاده کردم، چون به نظرم رسید در مورد کشاورزان،
tech-savvy
بیشتر بر آشنایی مقدماتی برای کار کردن با تلفن همراه و رایانه دلالت دارد و نه مثلاً تسلط بر فناوری.
راه بهتر شاید این باشد که کل جمله را کمی دستخوش تغییر کنید و مثلاً بنویسید:
دولت برای رفاه حال کشاورزان، تلاش کرده است که به آنها آموزش بدهد و رابطهٔ آنها را با فناوری خوب کند.
اطلاعات آنها را در زمینۀ کار با فناوریهای جدید بهویژه کامیپوتر بالا ببرد
tech-savvy: well informed about or proficient in the use of modern technology, especially computers
Something went wrong...