Translation glossary: M.Izadi

Creator:
Filter
Reset
Showing entries 1-50 of 499
Next »
 
"Jagged Alliance: Crossfire"اتحاد متزلزل: درگیری متقابل 
English to Persian (Farsi)
(to) debuffدی باف یا تضعیف شخصیت 
English to Persian (Farsi)
(to) hate-mongerمروج نفرت، مبلغ نفرت، نفرت پراکن، اشاعه دهنده نفرت 
English to Persian (Farsi)
,not necessarily any less well endowed to begin with,که از ابتدا الزاماً به هیچ وجه از غنای کمتری برخوردار نبوده است 
English to Persian (Farsi)
...delimit the site simply of an ineffable faith.از تعیین حدود مکانی مملو از ایمانی ادراک‌ناشدنی درماندند 
English to Persian (Farsi)
A bad eggآدم لقمه حرام، آدم پست و متقلب، آدم بی وجود، آدم بد ذات، پست فطرت 
English to Persian (Farsi)
a lifestyle far beyond their reachسبک‌زندگی‌ای را در سر می‌پروراند که داشتنش بسیار دست‌نیافتنی می‌نمود 
English to Persian (Farsi)
a major Korean language daily.روزنامه اصلی به زبان کره ای 
English to Persian (Farsi)
a major Korean language daily?روزنامه اصلی به زبان کره ای 
English to Persian (Farsi)
a major Korean language daily?روزنامه اصلی به زبان کره ای 
English to Persian (Farsi)
a piece of cake right out of the ovenمثل یک نان سنگک داغ که تازه از تنور درآمده یا مثل یک تکه کیک داغ که تازه از فر درامده 
English to Persian (Farsi)
Aargh! Look at the water churns in its current.اه، به تلاطم جریان آب نگاه کن 
English to Persian (Farsi)
affectively loaded bubbles of becomingsفرصتهای موثر به واقعیت پیوستن/عملی شدن 
English to Persian (Farsi)
agency approvalتأییدیه نمایندگی 
English to Persian (Farsi)
agent intellect sorting out impressions to discover their formعقل فعال که احساسات را برای پی بردن به قالب شان دسته بندی می کند 
English to Persian (Farsi)
air bridgeپل هوایی 
English to Persian (Farsi)
alongside dialogueمکالمه یا دیالوگ جانبی 
English to Persian (Farsi)
alongside the modalities at the root of its creationدر کنار شیوههای درمانی که در منشا ایجاد آن وجود دارد 
English to Persian (Farsi)
Amine-reactive biotinylation reagentsواکنشگرهای آمین- واکنش پذیر بیوتینیلاسیون 
English to Persian (Farsi)
an edge over the competitorsبرتری بر سایر رقبا 
English to Persian (Farsi)
animate the zeal of their deserving rulersشور و اشتیاق حکمرانان لایق خود را برمی انگیزند 
English to Persian (Farsi)
Annual Retreatاجلاس/گردهم آیی سالانه 
English to Persian (Farsi)
answerتطبیق یافتن یا منطبق شدن 
English to Persian (Farsi)
arbitrage pricing theoryنظریه قیمت‌گذاری آربیتراژ 
English to Persian (Farsi)
areasدامنه 
English to Persian (Farsi)
areas not daysمحاسبه سود نباید بصورت روزانه باشد، بله باید دامنه نوسانات سود را مدنظر داشت 
English to Persian (Farsi)
arm’s lengthمستقل 
English to Persian (Farsi)
as domain of the function.به عنوان دامنه تابع 
English to Persian (Farsi)
As far out in the boondocks as you can getاین شهرتقریباً در دورافتاده‌ترین قسمت ماساچوست که (می‌توانید تصورش را بکنید) واقع شده‌است 
English to Persian (Farsi)
as well tell these Animals to get stuffed.به این حیوانات می گفتید که بروند گورشان را گم کنند 
English to Persian (Farsi)
asset turnover ratioنسبت گردش دارایی‌ها 
English to Persian (Farsi)
asymptomatic incubation periodدوره کمون یا نهفتگی یا اینکوباسیون بدون علامت 
English to Persian (Farsi)
at being top of mindتبدیل شدن به برترین برند در ذهن مشتری 
English to Persian (Farsi)
automatic insurance mechanismsمکانیزم‌ها یا سازوکارهای بیمه‌ای خودکار 
English to Persian (Farsi)
average true range (ATR)میانگین محدوده واقعی 
English to Persian (Farsi)
avoids the biases that humans may haveاین شیوه خالی از سوگیری‌هایست که انسان‌ها ممکن در حین تجزیه و تحلیل سهام داشته باشند 
English to Persian (Farsi)
balanced literacyرویکرد تعادلی در سوادآموزی 
English to Persian (Farsi)
be able to apply the notion of ratio to psychologicalبتواند مفهوم نسبت را در مسائل روانشناختی بکار ببرد 
English to Persian (Farsi)
became autonomous..مستقل، خودمختار، خودگردان شدند 
English to Persian (Farsi)
been tried, it never works out very wellتجربه‌های قبلی به‌کارگیری این شیوه، تاکنون نتیجه چندان مطلوبی دربر نداشته‌است 
English to Persian (Farsi)
being a shoeوابسته، متکی، منفعل، سلطه پذیر 
English to Persian (Farsi)
being led though the streets of Rome by the conqueringکه فاتحان رومی او را در خیابان های روم راه می بردند یا می کشاند 
English to Persian (Farsi)
Best linear unbiased predictionبهترین پیش بینی بی طرفانه خطی 
English to Persian (Farsi)
biocidal agentعامل زیست‌کش 
English to Persian (Farsi)
border restriction(s)محدودیت‌ مرزی 
English to Persian (Farsi)
Braid rated to handleتا بافتی را شکل دهند. هر کابلی برای کنترل فرکانس‌های مختلف درجه‌بندی می‌شود 
English to Persian (Farsi)
break out on your ownمستقل شوید 
English to Persian (Farsi)
brush rollرول برس 
English to Persian (Farsi)
busyworkکار بیهوده و وقت‌گیر 
English to Persian (Farsi)
buy back your shortاوراق بهادار شما را که بصورت استقراضی فروخته شده است، باز خرید می کند 
English to Persian (Farsi)
Next »
All of ProZ.com
  • All of ProZ.com
  • Term search
  • Jobs
  • Forums
  • Multiple search