Glossary entry

English term or phrase:

co-morbidity

Persian (Farsi) translation:

همايندي مرضي

Nov 27, 2009 12:55
14 yrs ago
2 viewers *
English term

co-morbidity

GBK English to Persian (Farsi) Medical Medical (general)
concomitant but unrelated pathologic or disease process,usually used to indicate coexistence of two or more disease processes.
Example sentences:
Many efforts are underway to develop chronic disease management programs, but the majority of them focus on single chronic diseases and do not recognize the presence of co-morbidity (suffering from more than one condition) for many individuals with chronic disease. (University of British Columbia)
Identifying preventable risk factors may allow clinicians to decrease these unfortunate events. In order to perform appropriate statistical analyses, measures of important environmental exposures are needed because these are known to substantially increase exacerbation risk, including co-morbidity, medication use, tobacco smoking history and smoking status. (BioMed Central Ltd)
While the data in some areas of co-morbidity are stronger than in others, relatively little is known about the risk factors that increase the probability of co-morbidity or the protective factors that decrease its probability. (National Institute of Mental Health )
Change log

Nov 27, 2009 12:12: changed "Kudoz queue" from "In queue" to "Public"

Nov 27, 2009 12:55: changed "Stage" from "Preparation" to "Submission"

Nov 30, 2009 13:56: changed "Stage" from "Submission" to "Selection"

Dec 7, 2009 14:54: changed "Stage" from "Selection" to "Completion"

Proposed translations

+4
1 day 17 hrs
Selected

همايندي مرضي

جستجو در بيشتر مجلات و پايگاه هاي علمي فارسي زبان در داخل و خارج از ايران، تنها عبارت "همايندي مرضي" را به دنبال داشت
Definition from Wikipedia:
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد<br /><br />حضور یک یا چند اختلال (یا بیماری) علاوه بر بیماری یا اختلال اولیه؛ <br />اثر اینگونه اختلال‌ها یا بیماری‌های افزوده؛ <br /><br />برای اشاره به حضور همایندی‌های اختلال روانی و ناتوانی رشدی، بیش‌تر از گزارهٔ تشخیص دوگانه استفاده می‌شود.
Example sentences:
تحقيقات نشان مي دهند كه به ندرت مي توان اضطراب را به تنهايي تشخيص داد. همايندي اضطراب با ديگر اختلال هاي رواني درطي زندگي، 90 در صد تخمين زده مي شود. تحقيق حاضر با هدف بررسي چگونگي همايندي مرضي ‏‎comorbidity‎‏ اختلال هاي اضطرابي و افسردگي انجام شد. (Irandoc)
بررسي چگونگي همايندي مرضي Comorbidity اختلال هاي افسردگي و اضطرابي انجام شد (پايگاه مجلات علمي)
Peer comment(s):

agree Habib Shariati
1 day 7 hrs
Thank you, Habib!
agree Ali Beikian
8 days
Thank you, Sir!
agree Armineh Johannes : armineh johannes
8 days
Thank you, Madam!
agree Sophie Meis : https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=378
4647 days
Something went wrong...
4 KudoZ points awarded for this answer.
8 mins

چند مرضی

Definition from own experience or research:
به حالتی گفته می شود که دو یا چند بیماری به طور همزمان در فرد وجود داشته باشد.
Example sentences:
نگاهي گذرا به زمينه هاي موثر در ايجاد اختلالات وابسته به مواد، عوارض رواني جسمي و اجتماعي ناشي از آن، چند مرضي شدن مبتلايان (Comorbidity)، و مشکلات درماني مربوطه، باضافه ميزان شيوع سو مصرف مواد، مي تواند ما را متوجه اهميت بسيار زياد اين معضل نمايد (پایگاه اطلاعات علمی)
Something went wrong...
+2
7 hrs

همبودي

در بررسي هاي پيشين ارتباط ميگرن با برخي اختلال هاي رواني گزارش شده است (ميتسي کاستاز 1و توماس 2،1999؛ اولکرز 3 و رچ 4، 2004). در ايران نيز همبودي ميگرن با اختلال افسردگي اساسي (فارسي، جباري موروئي و مرکزي مقدم، 1384) و اختلال دو قطبي نوع I (موسوي، تقوا، مرکزي مقدم و جباري موروئي، 1383) بررسي شده اما در زمينه همبودي ميگرن با اختلال ديس تايميک و اختلال اسکيزوافکتيو گزارشي در دست نيست که در اين بررسي به آن پرداخته شده است.
http://sid.ir/fa/ViewPaper.asp?ID=56426&varStr=7;????? ????,...
Definition from مسائل راهبردي:
همبودي (Co- morbidity):<br /> حالتي كه دو يا چند اختلال بهصورت همزمان وجود داشته باشند.
Example sentences:
پژوهش حاضر به بررسي سبك اسناد در بيماران مبتلا به همبودي اضطراب و افسردگي پرداخته است. روش: بدين منظور 26بيمار مبتلا به افسردگي اساسي، 25 بيمار مبتلا به اضطراب منتشر، 17 بيمار مبتلا به همبودي اضطراب و افسردگي و 30 فرد سالم مورد بررسي قرار گرفته اند. اين پژوهش به كمك پرسشنامه افسردگي بك، پرسشنامه اضطراب بك، شاخص ارزيابي افسردگي هاميلتون، شاخص ارزيابي اضطراب هاميلتون و پرسشنامه سبك اسناد به گردآوري داده ها پرداخت. (ايران داك)
يافته ها: ميانگين زمان بهبودي در روش آرامسازي عضلاني نسبت به روش تزريق ديازپام و هيپنوز بطور معني داري کمتر بود (P<0.05). در بيماران مبتلا به همبودي (Comorbidity) ميانگين زمان پاسخ بطور معني داري کمتر از بيماران بدون همبودي بود (P<0.05). عود يکماهه ارتباط معني داري با روش درماني و ساير متغيرها نداشت (پايگاه اطلاعات علمي)
وجود همزمان دو يا چنداختلال روانشناختي(همبودي)يك پديده باليني شناخته شده است . ... (journals)
Peer comment(s):

agree Habib Shariati
2 days 17 hrs
Thank you
agree Ali Beikian
9 days
Thank you!
Something went wrong...
4648 days

چندابتلایی؛ همايندی مرضی؛ بیماری‌های همراه



--------------------------------------------------
Note added at 4648 days (2022-08-20 12:15:49 GMT) Post-grading
--------------------------------------------------

چندابتلایی (مصوب فرهنگستان)
Definition from fa.wikipedia:
<b><a href="https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C" rel="nofollow noopener" target="_blank">https://fa.wikipedia.org/wiki/چندابتلایی</a></b>
Example sentences:
مراکز درمان وبا ظرفیت بیشتری نسبت به واحدهای درمان وبا دارند و علاوه بر داشتن کارکنان آب‌رسانی مجدد استاندارد خوراکی و داخل وریدی، می‌توانند عوارض جانبی و چندابتلایی را درمان کنند (WHO)
Something went wrong...
Term search
  • All of ProZ.com
  • Term search
  • Jobs
  • Forums
  • Multiple search